كاش مي شد بار ديگر سرنوشت از سر نوشت

 كاش مي شد هر چه هست بر دفتر خوبي نوشت

كاش مي شد از قلمهايي كه بر عالم رواست

 با محبت , با وفا , با مهربانيها نوشت

 كاش مي شد اشتباه هرگز نبودش در جهان

 داستان زندگاني بي غلط حتي نوشت

 كاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود

 كاين همه اي كاشها بر دفتر دلها نوشت

دیگر بس است

در خیال هم

نمی خواهم سهم من باشی

دیگر نمی خواهم تا ابد

آرزوی محالم باشی

دیگر بس است

نمی خواهم تمام ثانیه هایم باشی

کودکی که میداند

دستان پینه بسته پدرش

و گریه شبانه مادرش

از بی پولی است

چطور در مدرسه بنویسد:

علم از ثروت بهتر است... ؟!

  فا.... را خدا فا... نکرد ،

  آنان که در شهر نان قسمت می کردند ، او را لنگ نان گذاشته اند ،

  تا هر زمان که خود لنگ هم آغوشی ماندند ،

  او را به تکه نانی بخرند !!!

  " صادق هدایت "

 گفتی جور دیگر باید دید...دیدم ولی...................

 گفتی زیر باران باید رفت....رفتم ولی...........

 او نه چشم های خیس و شسته ام را دید

 نه نگاه دیگرم را

 او هیچکدام را ندید!!!!!

 فقط در زیر باران به طعنه ای خندید و گفت :دیوانه ی باران ندیده!!!!!!!!!!!!!!!!!

ای دهقــــان ِ فــــــداكار

تو در روزگاری بزرگ شدی ،

اینجا ایران است!!

تنهای جایی که...

به مســـائل دردناک میخـــندند

و برایش جـــــک میسازند...!

و این صدای پر از درد من است!

میتوانیـــ به من هم بخندیــــ....

دختری به کوروش کبیر گفت:

 من عاشقت هستم...

کوروش گفت:

لیاقت شما برادرم هست که از من زیباتر است و

 پشت سر شما ایستاده دختر برگشت و دید کسی نیست.

کوروش گفت:اگر عاشق بودی،پشت سرترا نگاه نمیکردی... 

اینکه نامـــــــــــش

زندگـــیـــست

مرا کــــشت

حـــیــــران مانده ام

آنکه نامــــش مـــرگ است

با مــــن چــــه می کند...!

عکس قلبهای عاشقانه از همه جا

بقیه ادامه مطلب

فــرامــوش کـردنـت بــرايـم مـثـل آب خــوردن است … 

از همــان آبـهـايـي که خــفــه ات ميــکنـد … 

از همان هايي کــه بــايــد ساعـت هـا سـرفـه کـنـي … 

از همــان هـايـي کــه بـي اختيــار اشـکــهايـت را جـاري ميـکند

هیچوقت... اشک اونی رو که دوسش داری درنیار... 


چون ممکنه همراه اشکاش از چشمش بیفتی...!!!