درباره اسرار و حکمت های «قیام» می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. قیام،
یعنی ایستادن جسم و روح در مقابل خدا. در این حالت، سر، که بالاترین عضو
بدن است، افتاده و افکنده می شود. پایین آمدن سر، نشانه فروتنی در مقابل
خدا و دوری از تکبر و ریاست طلبی است.(1)
2. همان گونه که می دانیم، همه موجودات به عبادت و تسبیح خداوند مشغولند: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ.» قیام انسان و خواندن نماز، نوعی هم آوایی است. بنده نیز با این کار، آمادگی خود را برای عبادت الهی نشان می دهد.
3.
قیام نشانه تلاش و فعالیت همیشگی انسان در جبهه رشد و تکامل است. نمازگزار
سستی، رخوت، سکون و بی تحرکی را کنار می گذارد و با شادابی، طراوت و امید
بر پای می خیزد و آماده تلاشی نو می گردد؛ حرکتی برای رسیدن به خدا و کسب
فضایل انسانی.
4. معنای
دیگر قیام، آمادگی نمازگزار برای مبارزه با شیطان و هواهای نفسانی و
مفسدان و ستمگران است. قیام نماد جهاد اکبر و جهاد اصغر است.
5.
قیام تجلی مساوات، برابری و همگونگی است. در نماز، همه یکسان در محضر الهی
قیام می کنند: سیاه و سفید، فقیر و غنی، پیر و جوان، رئیس و مرئوس و بزرگ و
کوچک هیچ یک تفاوتی ندارند.
قیام بیانگر این است که هیچ کس بر
دیگری برتری ندارد؛ همه بنده ناتوان درگاه الهی اند. در قیام، دیوار
تکبرها، منیت ها و خودخواهی ها فرو می ریزد و افراد فقیر و عالی مرتبه، در
کنار افراد معمولی حاضر می شوند و به ادای تکلیف می پردازند.
6.
قیام رعایت احترام، ادب و متانت در پیشگاه آفریدگار تواناست. نمازگزار، به
احترام نام و یاد خدا برمی خیزد و با ادب و فروتنی تمام می ایستد و با
متانت و آرامش به عبادت می پردازد.
7.
قیام در حال نماز برای این است که انسان در پیشگاه خدای متعال بایستد و حق
بندگی او را ادا کند و از خیرات پروردگار بهره مند شود و بداند که در
قیامت نیز در پیشگاه او قیامی خواهد داشت.
حاج میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب گران سنگ خود به نام اسرار الصلاة می فرماید:
و
اما قیام، حقیقت قیام عبارت از ایستادن در پیشگاه پروردگار برای ادای حق
عبودیت و بندگی او و جلب خیرات پروردگاری، و انس گرفتن با او و لذت بردن به
مخاطبات و گفت وگوی با او در کلام، و به مناجات با او در دعا است ... و می
بایست که انسان از اینکه در نماز می بایست بر هر دو پا بایستد، به این
حقیقت پی ببرد که مسلمان باید در مقام خوف و رجا باشد و از پایین افکندن سر
در هنگام نماز، الزام قلب را بر تذلل و خشوع و تواضع و دوری از ریاست طلبی
و خودبزرگ بینی فهم نماید و بداند که در فردای قیامت، او را در پیشگاه ذات
اقدس خود ایستادنی است که چگونگی آن را این ایستادن تعیین می کند، و لذا
سزاوار است که انسان آنچه در توان دارد، در تصحیح قیام نماز خود به کار
گیرد و بداند که تمام پنهانی ها و خاطرات و ضمایرش، نزد حضرت حق مکشوف و
آشکار است، و پروردگار حتی به چیزهایی که خود از آن بی خبر است و در باطن
اوست، آگاه است. و لذا خیلی مراقب باشد که مبادا باطنش مخالف با رضای
پروردگار باشد.
فروتنی او، لااقل همچون تواضع در محضر سلطانی از سلاطین دنیا خواهد بود.